Web Analytics Made Easy - Statcounter

عصر یکی از روز‌های زمستانی است و هوای شهر پر از غم است، هنوز مردم خاطره آن روز سخت را فراموش نکرده اند؛ همان روزی که اندوه از دست دادن همسر وفرزند وخواهر وبرادر وپدردل مردم شهر را رنجاند، روزی که تمام شهر گریان شد.

از خیابان‌های اصلی شهر می‌گذرم، کم کم نوع هوا تغییر می‌کند وجود ذرات خاک در تنفسم را حس می‌کنم برای امنیت بیشتر برادرزاده ام را به عنوان راننده آورده ام خودرو در دست انداز‌های کوچه پس کوچه‌های خاکی دچار مشکل می‌شود مجبور می‌شویم با سرعت بسیار کم به راه ادامه دهیم.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!



کوچه‌های نامنظم، نبود تفکیک در کوچه‌ها، رنگ و روی فقیرانه منطقه و وجود بچه‌هایی با سر و روی خاکی دلچسب نیست، کمی جلوتر راهنمایمان که یکی از اهالی محل است را می‌بینم و به منزل شهید میلاد شادکام از شهدای دانش آموز حادثه تروریستی ۱۳ دی ماه ۱۴۰۲ کرمان می‌رویم.



ورودی خانه خاکی و فقیرانه است از یک تکه زمین خاکی می‌گذریم و به دو اتاق کوچک در انتهای زمین خاکی هدایت می‌شویم بوی سیگار در فضای اتاق پیچیده پدر میلاد و یکی از اقوام که بعدا متوجه می‌شوم وی نیز همسرش را در این حادثه از دست داده را می‌بینم، در سکوتی وحشتناک مجبورم چایی که برایم آورده اند را بخورم.



سرصحبت را که باز می کنم مادر بیشتر پاسخگوست تا پدر، از شنیدن خبر تلخ شهادت پسرش که تلفنی توسط دخترمجروحش داده می‌شود تا حیرانی اش در بیمارستان‌ها برای پیدا کردن جنازه پسرکش این داستان‌های غم انگیز یک طرف و دست‌های خونی که بین جنازه‌های ناشناس پیکر پسرکش را می‌جسته یک طرف آزارم می‌دهد.

بنظرنمی رسد بیش از ۵۰ سال داشته باشد چند کاغذ را جلوی رویم می‌گذارد و می‌گوید: ببین این نامه‌ای است که همان روز صبح میلاد به دستم داد تبریک به مناسبت روز مادر همراه با یک شعر، زل می‌زند به کاغذ و گویا آن صحنه برایش تکرار می‌شود، بغض می کند. 






چهره پدر، اما حالا دربهتی عجیب فرو رفته می‌پرسم چکاره هستید؟ می‌گوید کارگری و بنایی می‌کردم از چند سال قبل که از داربست زمین خوردم کمرم درد می‌کند و کمتر کار می‌کنم. حالا دو پسرجوان خانواده نان آور خانه هستند.

مادرمی گوید: میلاد خوش قدم بود برایمان قبل از تولدش یک بارداری منجر به سقط داشتم، اما وقتی پسرم را باردارشدم زمین این خانه را خریدیم، آن موقع ما راین زندگی می‌کردیم.

درهمین حین تنها دختر خانواده که بدنش پر از ترکش های آن حمله تروریستی است در اتاق کناری بیدار شده است، اتاقی که بسیارکوچک است با کلی وسایل که با نظم این دخترچیده شده اند، حالا مهدیه مجروح است و توان حرکت زیادی ندارد، کنار بسترش که می‌نشینم دختر زیبا و خوش صحبتی می‌بینم که خاطره آن روز را برایم تعریف می‌کند، یک ترکش درست کنار بینی و نزدیک چشمش خورده و از من می‌خواهد از او عکس نگیرم و من اطاعت می‌کنم.

مهدیه شادکام می‌گوید: به میلاد گفته بودم و چون قول داده بودم سالگرد حاجی را طبق روال چندسال قبل به گلزار می‌رویم خودش را آماده کرده بود به دوستانش زنگ زده بود که حتما بیایید، ولی دوستانش مریض شدند، ولی من و میلاد و طا‌ها برادر کوچکترمان که اکنون در بیمارستان بستری است به همراه اکرم و زهرا (دو شهید حادثه تروریستی گلزار شهدای کرمان) روانه گلزار شدیم نزدیک‌های ظهر بودیم رسیدیم کنار موکب ها.

مهدیه می‌گوید: یادم هست میلاد از من لباس‌های نو و تمیزش را خواسته بود من هم که از بچگی این دو برادر را‌ تر و خشک می‌کردم همیشه لباس مرتب و آماده داشتیم، به موکب‌ها که رسیدیم گفت برویم کفش و دمپایی هایمان را واکس بزنیم و از من خواست از کفش‌های تمیزمان عکس بگیرم.


بین گفتگو ناله می‌کند متوجه می‌شوم جای چندین ساچمه‌ای که به بدنش خورده بخیه پاره شده‌ای وجود دارد که آزارش می‌دهد.

وی ادامه می‌دهد: بعد خاطره سفر مشهدشان را به یاد آورد گفت من و زهرا و اکرم باهم مشهد رفته بودیم و لباس و شلوار و پالتو خریده بودیم آن هم یک شکل! و همان روز ۱۳ دی هم لباس‌ها را پوشیده بودیم.

از وی می‌پرسم میلاد سرمزار حاج قاسم چیزی نگفت، می‌گوید نه به رسم همیشه سنگ مزار حاج قاسم را بوسید و برگشتیم پایین نزدیک‌های زیرگذر گنبد جبلیه بودیم که آن صدای وحشتناک بلند شد یادم هست بچه‌ها ترسیده بودند برای جفت برادرهایم شربت زعفران از یکی موکب‌ها گرفتم، خوردند و کمی ترس شان رفع شد و تصمیم گرفتیم به خانه برگردیم در نتیجه به سوی مسیر اتوبوس‌ها رفتیم و با اتوبوس به کنار تخت دریایی قلی بیگ (محل انفجار دوم) رفتیم آنجا یادم هست ده دقیقه‌ای معطل شدیم من درخواست اسنپ داده بودم، اما گویا ترافیک بود و خبری از اسنپ نبود بچه‌ها خسته شده بودند همانجا کنار چمن ایستاده بودیم که احساس کردم زمین لرزید و ما به زمین افتادیم.

دهانش خشک شده است می‌دانم یادآوری این صحنه زجرش می‌دهد کمی آبمیوه تعارف می‌کنم، می‌گوید: وقتی هشیار شدم دیدم من کنار اکرم افتاده ام سر اکرم روی دست من است و پای زهرا روی پای من، کمی آن سوتر میلاد و طا‌ها برادرکوچکم کنار هم افتاده بودند پیش خودم فکر کردم بیهوش شده ایم، اما صدای یکی از نظامی‌ها را شنیدم که می‌گفت انفجار انفجار و من احساس می‌کردم بمب زیر سر من است هرچه اکرم را تکان دادم انگار خواب بود سرم را بالا گرفتم تمام بدن و لباس هایش سالم بود، زهرا نیز سالم بود فقط صدای جیغ زدن طا‌ها آزارم می‌داد که می‌گفت مهدیه میلاد نفس نمی‌کشه یعنی مرده؟ و من از حضرت عباس خواستم قوتی به من بدهد که بتوانم برادرم را آرام کنم به زور بغلش کردم؛ در همین حین صحنه اطراف مان را دیدم دست و پای قطع شده و زن و بچه‌های خونین.



یک نفر ما را سوار ماشین کرد که به بیمارستان ببرد فقط لباس شخصی داشت، اما صدای بیسیم را می‌شنیدم تمام دست و صورتم خونی بود و طا‌ها از دیدنم وحشت زده جیغ می‌زد بدنم می‌سوخت و تمام در و دیوار خودروی آن مرد را خونین کرده بودیم، هرکس بود خدا خیرش بدهد به بیمارستان که رسیدیم خودم مشخصات مان را گفتم و بعد از حال رفتم.

مهدیه شادکام حدود ۸ روز بستری و تحت درمان بود حداقل ۱۰ ساچمه به بدنش خورده، و چندین مرتبه برای بخیه و جای جراحت ها و شکستگی های بدنش به دکترهای مختلف مراجعه کرده  خودش می‌گوید ۴ تا لباس روی هم پوشیده بودم و شاید دلیل نجاتم همین بود و بعد بغض می‌کند و می‌گوید من بدن زهرا و اکرم را دیدم هر دوتا سالم و فقط گویا خواب بودند.

خاطرات سه نفره مشهد را مرور می‌کند و می‌گوید اینقدر مشهد امام رضا خوش گذشت قرار بود چند روز بعد نیز مجددا برویم.

همسر اکرم شادکام که با خانواده میلاد فامیل هستند نیز درباره خانمش می‌گوید: زن خوبی بود خیلی مقید به حجاب بود اهل نماز و روزه بود و بعد ساکت می‌شود، پیکر همسرش را به درخواست خانواده اش در شهر راین دفن کرده اند و این مرد حالا تنهاست و انگیزه‌ای از رفتن به خانه‌ای که در آن چراغی روشن نیست، ندارد.

مهدیه تازه دارد خاطرات برادرکوچکش را مرور می‌کند میپرسم رفتار میلاد با طا‌ها چطور بود می‌گوید خدایی خیلی هوای داداش کوچکم را داشت دو روز قبل حادثه طا‌ها را از مسیرکوچه تنهایی به خانه فرستاده بود و البته قبلش مسیر را به او نشان داده و گفته بود کم کم باید خودت مسیر را به تنهایی برگردی و طا‌ها گریه کرده بود.

به مادرش هم گفته بود غصه نخور من پولهایم را جمع می‌کنم تو را زیارت می‌برم و مادر درفکر آن روز سخت؛ حالا پسرکش در گلزار شهدای کرمان ارج وقربی پیدا کرده بود.‌

می‌گوید خیلی از مدیران و مسئولان به خانه ما آمدند و رفتند، می‌پرسم قولی وعده‌ای هم دادند می‌گوید نه مگر باید وعده بدهند؟ من فرزندم را از دست داده ام، اما خداوند روزی رسان است.

پدر در سکوت فقط خاطرات یکی از ۴ پسرش را در ذهن مرور می‌کند و بغض می‌کند خانواده شادی بوده اند این را می‌شود فهمید در تمام نقاشی و نوشته‌های میلاد پر از گل و طرح‌های زیباست و عکس‌ها و فیلم‌های سلفی طوری که میلاد از خودش گرفته نشان ازخانواده شادی می‌دهد.

 طا‌ها در گفتگوی تلفنی به مهدیه گفته میلاد اگر زخمی هست چرا نمی‌آورند کنار من؟ و او پاسخ داده به زودی میلاد را به بیمارستانی که او بستری است می‌آورند، طفلک طا‌ها که نمی‌داند چرا میلاد راه خانه را به او نشان داده و چرا اخیرا آن گونه مهربان شده بود که حتی خبری از دعوا‌ها پسرانه بین شان نبود؟!

طاها یکی دو روز بعد از مصاحبه ما ازبیمارستان مرخص می شود، طفلک شهادت برادر مهربانش را باور ندارد، چند ترکش هنوز در کمر و گردن پسرهفت ساله، آزارش می دهد. 

از خانواده درباره میزان درصد جانبازی مهدیه و طاها سوال میکنم و تعجب میکنم وقتی می گویند با این حجم آسیب  پنج درصد جانبازی برای این برادر وخواهر در نظر گرفته اند، مهدیه می گوید ففط از بنیاد شهید سوال کردم مبنای تعیین درصد چیست و آنها گفتند درصد جانبازی را تهران تعیین کرده است. 

مهدیه می گوید: هنوز فک و بینی ام نیاز به جراحی دارد، عصب ابرو و گوشم نیز از کار افتاده است، هر شب گوشم صدای سوت می دهد و گردنم به شدت درد دارد، سمت چپ بدنم را نمیتوانم تکان بدهم. 

از خانه که بیرون می‌آیم سرمای هوا به همراه حاشیه نشینی و بی توجهی مدیریتی به این منطقه از شهر محکم به صورتم می‌خورد، اینجا همان محله‌ای است که کمی آن سوتر چند تروریست بی شرف نیز برای مدتی خانه اجاره کرده بودند.

میلاد پسرکی ده سال و دانش آموز بود یکی مانند دیگر شهدای دانش آموز که در فرهنگ شهادت شناور بوده و سال‌ها مانند شهید زندگی کرده بود حتی وقت‌هایی تیله بازی می‌کردند و تیله هایش را می‌شمرد و قهرمان تیله بازی بین پسر‌های محله بود، حتی وقت‌هایی که به مسجد محل می‌رفت و در تمام کار‌ها حضور داشت، حتی وقت‌هایی که دوستانش او را تشویق می‌کردند و یا وقتی که آن دست نوشته زیبا را به عنوان هدیه به مادرش داد و راهی بهشت شد؛ کسی چه می‌داند در دل پسرک چه می‌گذشت؟ 

حالا حاشیه شهر برایم قداست دارد همان جایی که مدیران شهری مان سال‌ها برایش برنامه می‌ریزند و کار می‌کنند و دست آخر هم راه به جایی نمی‌برند و مردم در شرایط سخت زندگی می‌کنند، اما این سختی باعث نشده است آن‌ها از شهید شدن و اعتقاد به مسیر مقدس شهادت دست بکشند.

مرضیه السادات حسینی راد 

باشگاه خبرنگاران جوان کرمان کرمان

منبع: باشگاه خبرنگاران

کلیدواژه: حادثه تروریستی کرمان شهید دانش آموز بچه ها

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.yjc.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «باشگاه خبرنگاران» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۹۶۸۱۷۵۶ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

منچستریونایتد حراج تابستانی راه می‌اندازد: شیاطین سرخ در آستانه یک خانه تکانی بزرگ

منچستریونایتد برای بازسازی خود، به دنبال تأمین پول نقد است؛ سوال اینجاست که چه بازیکنانی می‌توانند این راه را تسهیل کنند؟ پاسخ تلگراف این است: کلیه نفرات باشگاه، به جز ۳ پدیده آینده‌دار تیم. 

منچستریونایتد به جز چند ستاره جوان، آماده شنیدن پیشنهادها برای اکثر بازیکنان تیم اصلی خود در این تابستان است.

طرفداری | به گزارش تلگراف، با توجه به محدودیت‌های مالی و احتمال از دست دادن درآمد لیگ قهرمانان، مدیران جدید در اولدترافورد تمایل دارند در پنجره نقل و انتقالات تابستانی رویکردی فوق‌العاده انعطاف‌پذیر اتخاذ کنند. ماموران و مدیران بخش استعدادیابی و جذب بازیکن رقیبان به طور فزاینده‌ای تحت این تصور هستند که رژیم جدید منچستریونایتد به رهبری اینئوس، در مورد فروش بازیکنان ذهن بسیار بازی دارد و هر پیشنهادی را بر اساس شایستگی‌های خودش قضاوت خواهد کرد. به عنوان مثال، اگرچه آن‌ها فعالانه به دنبال فروش بازیکنی مانند مارکوس رشفورد نیستند، اما گفته می‌شود یونایتد به یک پیشنهاد معتبر برای این مهاجم در حال افت انگلیسی توجه جدی خواهد کرد؛ به خصوص اگر او تمایل خود را برای تجربه یک چالش جدید نشان دهد.

یونایتد به دنبال جذب یک مهاجم، یک هافبک مرکزی و یک مدافع میانی مایل به راست در این تابستان است، اما برای افزایش بودجه نقل و انتقالاتی که انتظار می‌رود بسیار محدود باشد، باید از طریق فروش بازیکن پول جمع آوری کند. عدم حضور در لیگ قهرمانان اروپا در فصل آینده، تا حدی با کاهش 25 درصدی دستمزدهایی که بازیکنان طبق شرایط قرارداد خود باید دریافت کنند، جبران خواهد شد.

اما اگر یونایتد به طور کامل از حضور در اروپا باز بماند، این باشگاه عملاً مطابق با سیاست «فروش برای خرید» عمل خواهد کرد، زیرا منابع مالی آن‌ها پس از 555 میلیون پوند هزینه در سه تابستان گذشته و محدودیت‌های اعمال شده توسط قوانین سودآوری و پایداری لیگ برتر، بسیار محدود است. این سناریو بعید به نظر می‌رسد، اما یونایتد که روز شنبه در خانه مقابل برنلی با نتیجه 1-1 مساوی کرد و با اعتراض هواداران رو به رو شد، در حال رقابت با نیوکاسل برای کسب سهمیه لیگ اروپا است. پیروزی در فینال جام حذفی مقابل منچسترسیتی در ماه آینده می‌تواند راه دیگری به سوی لیگ اروپا باشد. 

مینو، گارناچو و هویلوند از منچستریونایتد جایی نمی‌روند

استعدادهای جوان هیجان انگیزی مانند جمال موسیالا از بایرن مونیخ و فلورین ویرتز از بایرلورکوزن ممکن است در این تابستان به بازار بیایند و به طور معمول مورد توجه یونایتد قرار بگیرند. با این حال، گفته می شود که انتظار کمی در میان سران اولدترافورد وجود دارد که این باشگاه بتواند مبالغ هنگفتی مانند ۸۰ تا ۹۰ میلیون پوندی را که برای بازیکنانی مانند هری مگوایر و آنتونی در سال های اخیر پرداخت شده است، تامین کند؛ مگر اینکه تابستانی پررونق از نظر فروش بازیکنان داشته باشند. به همین دلیل است که گفته می شود سر جیم رتکلیف و تیم اینئوس او، مدیر اجرایی آینده عمر برادا و مدیر فنی جدید جیسون ویلکاکس ذهن بسیار بازی در مورد خروجی های احتمالی دارند. منابع نشان داده‌اند که آن‌ها از نیاز منچستریونایتد برای چابکی و انعطاف پذیری در بازار برای بازسازی تیم در شرایط مالی چالش برانگیز موجود، آگاه هستند.

با وجود این‌که بازیکنانی مانند کوبی مینو، الخاندرو گارناچو و راسموس هویلوند (که منچستریونایتد امیدوار است در سال‌های آینده تیمی بسیار موفق حول محور آن‌ها بسازد) به طور کامل از دسترس علاقه‌مندان خارج خواهند بود، این باشگاه تمایلی به محدود کردن گزینه‌های خود در سایر نقاط تیم ندارد. این بدان معناست که منچستریونایتد در صورت دریافت پیشنهادی که ارزش بحث جدی را داشته باشد، ممکن است با طرف‌های علاقه مند، به عنوان مثال در مورد رشفورد، وارد مذاکره شود.

معضلی به نام دستمزد رشفورد

مارکوس رشفورد ۲۶ ساله، از زمان امضای قرارداد جدید پنج ساله به ارزش ۳۲۵۰۰۰ پوند در هفته در جولای گذشته، فصلی کابوس‌وار را هم داخل زمین و هم خارج از زمین تجربه کرده است. روز جمعه، این مهاجم تیم ملی انگلیس که در جریان برد مرحله نیمه نهایی جام حذفی مقابل کاونتری سیتی توسط هواداران یونایتد هو شد، به «سوءاستفاده‌هایی» که به گفته او ماه‌هاست با آن مواجه شده، اعتراض کرد. اریک تن هاخ در واکنش گفت که رشفورد به حمایت و پشتیبانی نیاز دارد و عملکرد او تا حدی تحت تاثیر مشکلات تیم در این فصل قرار گرفته است، اما سرمربی یونایتد همچنین گفت که این بازیکن باید به خودش نگاه کند که چرا سطح عملکرد او پس از به ثمر رساندن ۳۰ گل در فصل گذشته به طور چشمگیری افت کرده است.

پاری سن ژرمن که قرار است امسال کیلیان ام باپه، مهاجم فرانسوی خود را به رئال مادرید از دست بدهد، پیش از این علاقه خود را به رشفورد ابراز کرده بود، اما ممکن است به دنبال گزینه‌های دیگری باشد. دستمزد بالای رشفورد همراه با مبلغ هنگفت انتقال ممکن است برای بسیاری از باشگاه‌ها مانع بزرگی باشد.

به نظر می‌رسد بازیکنانی مانند آنتونی مارسیال، رافائل واران و برندون ویلیامز در پایان فصل به عنوان بازیکن آزاد جدا شوند و صرفه‌جویی‌های کلان در دستمزد آن‌ها می‌تواند فضایی را برای سرمایه‌گذاری قابل توجه روی یک بازیکن جدید باز کند. اما تعداد خریدهایی که یونایتد می‌تواند به طور واقع‌بینانه انجام دهد، تحت تأثیر فروش بازیکنان قرار خواهد گرفت. به طور مشابه، اگر یونایتد تعدادی از بازیکنانی را بفروشد که در یک پست بازی می‌کنند (مانند جیدون سانچو و آنتونی در پست وینگر) این امر تأثیر مستقیمی بر پست‌هایی خواهد داشت که آن‌ها در آن نیاز به تقویت می‌بینند. همچنین بسته به اینکه چه کسی جدا می‌شود، کناره‌های خط دفاعی می‌توانند ناحیه دیگری باشد که در نهایت به تقویت نیاز پیدا می‌کند. 

آینده سانچو، آنتونی و گرینوود

یونایتد در ژانویه سانچو را به صورت قرضی به بروسیا دورتموند فرستاد و امیدوار است در این تابستان برای وینگر انگلیسی خود خریدار دائمی پیدا کند. آنتونی که در روز شنبه اولین گل خود در لیگ برتر را به ثمر رساند، از زمان انتقال ۸۵ میلیون پوندی‌اش از آژاکس در سپتامبر ۲۰۲۲ یک ناامیدی بزرگ بوده است، اما اگر قرار باشد آنتونی از یونایتد جدا شود، احتمالا این باشگاه مجبور خواهد بود ضرر زیادی را برای این مهاجم برزیلی متحمل شود.

میسون گرینوود، مهاجم جنجالی باشگاه که در حال حاضر به صورت قرضی در ختافه اسپانیا بازی می کند، بازیکن دیگری است که با فروش او می توان بودجه قابل توجهی به دست آورد. از طرف دیگر باید دید آیا باشگاه‌هایی برای جذب امثال آرون ون بیساکا، دونی فن ده بیک، کریستین اریکسن و ویکتور لیندلوف پا پیش خواهند گذاشت یا خیر.

در همین حال، یونایتد باید منتظر بماند و ببیند آیا لیگ حرفه‌ای عربستان آماده است تا تابستان پرخرجی دیگر داشته باشد، زیرا این می تواند بازاری باارزش را برای بازیکنان باتجربه و گران قیمتی مانند کاسمیرو باز کند که در غیر این صورت، فروش آن‌ها دشوار خواهد بود. این هافبک 32 ساله برزیلی دو سال دیگر از قرارداد با دستمزد حدودا 350000 پوند در هفته خود را پیش رو می‌بیند و این، به شدت گزینه های او را در اروپا محدود می‌کند.

از دست ندهید ????????????????????????

محمد مورایس؛ نام جدید سرمربی سپاهان؟ هالند، خیلی پیشرفت کردی و در سطح چمپیونشیپ شدی! واکنش هوادار تاتنهام بعد از کری‌خوانی نافرجام برای رایس (فیلم) بنر توهین‌آمیز بازیکن اینتر علیه ستاره میلان 

دیگر خبرها

  • حاشیه بازی تراکتور و استقلال| حضور مربیان تیم ملی و شعار هواداران تراکتور علیه مربی و بازیکن استقلال
  • گردهمایی «دختران دانشجو» در قم برگزار ‌می‌شود
  • کارکرد انتقادی و راهبری فیلم های مستند کمرنگ شده است
  • ۳ رمان نوجوان تألیفی پیشنهاد خرید هادی خورشاهیان از نمایشگاه
  • خانه مادر شهیدی که دیوارهایش مزین به عکس شهدا است
  • کمرنگ شدن محافظه کاری و شتاب تحولات اجتماعی در استانبول
  • رد پای رشد قیمت اجاره خانه در پرند/ انتظارات تورمی قیمت مسکن در شهرهای حاشیه تهران را افزایش داد
  • حکم اعدام توماج صالحی اجرا می‌شود؟ / علی هیبتی و حاشیه زشتی که برایش ایجاد شد/ بیماری ترانه علیدوستی چیست؟ / موعود شمخانی؛ داستان یک بازداشت بزرگ
  • منچستریونایتد در آستانه یک خانه تکانی بزرگ
  • منچستریونایتد حراج تابستانی راه می‌اندازد: شیاطین سرخ در آستانه یک خانه تکانی بزرگ